مقالات و یادداشت های یک دانشجو

سیاسی_اجتماعی_فرهنگی

مقالات و یادداشت های یک دانشجو

سیاسی_اجتماعی_فرهنگی

گذری بر اندیشه کنت والتز

کنت والتز متولد میشگان در سال 1924 می باشد. پدر و مادر او دارای تحصیلات پایین و فاقد بینش سیاسی عمیق بوده اند. در دوران نوجوانی علاقه مند به ریاضیات، فیزیک، هنرهای نمایشی، فن بلاغت و سخنوری بوده است. تحصیلات کارشناسی را در دانشگاه آبرلین در رشته ریاضیات آغاز کرد و بعد به اقتصاد روی آورد. تحصیلات تکمیلی را در دانشگاه کلمبیا ادامه داد ولی دوباره به رشته ادبیات انگلیسی و نهایتاً فلسفه سیاسی تغییر گرایش داد. کنت والتز در سن سی سالگی به رتبه استاد تمامی نائل شد. وی استاد سابق علوم سیاسی و روابط بین الملل در دانشگاه های برکلی، سوارتمور، برندیس و کلمبیا و رئیس انجمن علوم سیاسی آمریکا طی سال های 78-1977 بوده است





گذری بر اندیشه کنت والتز

کنت والتز متولد میشگان در سال 1924 می باشد. پدر و مادر او دارای تحصیلات پایین و فاقد بینش سیاسی عمیق بوده اند. در دوران نوجوانی علاقه مند به ریاضیات، فیزیک، هنرهای نمایشی، فن بلاغت و سخنوری بوده است. تحصیلات کارشناسی را در دانشگاه آبرلین در رشته ریاضیات آغاز کرد و بعد به اقتصاد روی آورد. تحصیلات تکمیلی را در دانشگاه کلمبیا ادامه داد ولی دوباره به رشته ادبیات انگلیسی و نهایتاً فلسفه سیاسی تغییر گرایش داد.کنت والتز در سن سی سالگی به رتبه استاد تمامی نائل شد. وی استاد سابق علوم سیاسی و روابط بین الملل در دانشگاه های برکلی، سوارتمور، برندیس و کلمبیا و رئیس انجمن علوم سیاسی آمریکا طی سال های 78-1977 بوده است.

کتب و مقالات

تألیف کتب و مقالات تأثیرگذار در حوزه سیاست بین الملل موجب شهرت والتز شده است. کتاب های «انسان، دولت و جنگ»، «سیاست خارجی و سیاست دموکراتیک و «گسترش سلاح های هسته ای» و «نظریه سیاست بین الملل»  و مقالات «فلسفه سیاسی و مطالعه روابط بین الملل»، «ریشه های جنگ در نظریه نئورئالیست»، «پیدایش ساختار سیاست بین الملل» و «بازتاب نظریه سیاست بین الملل: پاسخ به انتقادات: کوهن» از آثار وی می باشند. مقاله «اسطوره سلاح های هسته ای و واقعیات سیاسی» که  در سال 1990 و در ژورنال American Political Science Review منتشر شد به عنوان به بهترین مقاله سال برگزیده شد. مهمترین اثر وی کتاب «نظریه سیاست بین الملل» است که در سال 1979 به چاپ رسید.

تئوری کنت والتز

والتز در کتاب «نظریه سیاست بین الملل» نظریه ساختارگرایی یا رئالیسم ساختاری را تئوریزه کرده است. وی مفاهیم به کارگرفته شده در واقع گرایی کلاسیک مانند آنارشی، قدرت، منافع ملی و تمایز میان سیاست داخلی و سیاست بین الملل را می پذیرد. اما مهم ترین انتقادی که به این نظریه دارد، مسئله تقلیل گرا بودن آن است. لذا واقع گرایی ساختاری برای فهم سیاست بین الملل به جای سطح تحلیل ملی از سطح تحلیل نظام بین الملل استفاده می کند. والتز بیان می کند که نظریه های سیاست بین الملل بر علل فردی یا ملی تمرکز می کنند، اما نظریه های که بر علل بین المللی متمرکز می شوند، نظریه های سیستمی هستند.وی بر خلاف واقع گرایان کلاسیک سیاست بین الملل را از اقتصاد، سیاست ملی و ... را منفک نموده و نقشی مستقل برای ساختار بین الملل قائل است.

والتز نظریه ای سیستمی مبتنی بر تبیین خارج به داخل ارائه می دهد که عناصر اصلی آن از این قرار است:

1- نظام بین الملل از دو بخش واحد های در حال اندرکنش (دولت ها) و ساختار تشکیل شده است. بدین ترتیب ساختار سیستم از کنش هایی که توسط واحدهای سیستم صورت می گیرد، مجزاست.

2- ویژگی های واحدهای سیستم، رفتار و اندرکنش آن ها، از تعریف ساختار حذف شده اند تا میان متغیرهایی که که در سطح سیستم و متغیرهایی که که در سطح واحدها عمل می کند، تمییز داده می شود. این تمایز از این بابت ضروری است که نشان داده شود که چگونه سیستم حتی در زمانی که تغییر در سطح رفتار دولت ها صورت می گیرد، حفظ می شود.

3- یک نظریه سیستمی و غیرتقلیل گرای سیاسی بین الملل باید به تبیین این که  ساختار سیستم محدودیت هایی را بر رفتار دولت ها تحمیل می کند، بپردازد. بدین ترتیب نظریه خارج به داخل والتز اشاره به نیروهای بین المللی دارد گه بر رفتار دولت ها تأثیر می گذارند. از دید والتز این نیروها را می توان ساختار نام نهاد. تعریف والتز از ساختار عبارت از مجموعه ای از شرایط محدود کننده می باشد. با اشاره به این که ساختار نامرئی است، والتز استدلال می کند که چنین ساختاری را می توان گزینش گر نامید. بدین معنا که علت غیرمستقیم رفتار کارگزار است. به عبارت دیگر ساختار تعیین کننده رفتار کارگزار است.

4- تأثیرپذیری دولت ها از ساختار سیستم بین الملل به دو شیوه جامعه پذیری و رقابت میان واحدها می باشد. از دید والتز جامعه پذیری دارای دو کارویژه است: نخست این که موجب می شود که اعضای یک گروه خود را با هنجارهای آن تطبیق دهند. در نتیجه جامعه پذیری تبدیل به سازو کاری برای بازتولید سیستم می گردد. دوم آن که جامعه پذیری موجب کاهش تنوع می گردد، زیرا هنجارهای رفتاری ای را تأسیس می نماید که درون آن ها تفاوت های گروه کم رنگ می گردد.

شیوه دوم شیوه رقابت میان اعضا است. والتز معتقد است که در بخش های اجتماعی که به شکلی انعطاف پذیر سازمان یافته اند، جامعه پذیری درون بخش ها اما رقابت میان آن ها اتفاق می افتد. جامعه پذیری و رقابت موجب گسترش شباهت ویژگی ها و رفتار می گردد. رقابت موجب یک نظم می شود که واحدها در آن از طریق تصمیمات و کنش های مستقل به تنظیم مناسبات خویش می پردازند. رقابت و جامعه پذیری دو جنبه از یک فرآیند هستند که تنوع رفتارها و نتایج را کاهش می دهند.

در نظریه والتز ساختار سیاست بین الملل دارای سه جزء اساسی است: 1- اصل قوام بخش و سازمان دهنده نظام سیاست بین الملل آنارشی است. آنارشی به معنای هرج و مرج نیست؛ بلکه آنارشی چگونگی ارتباط بین واحدهای عمده سیاست بین الملل را بیان می کند. در فضای آنارشیک واحدهای مختلف باید خودشان درک کنند که چگونه می خواهند با یکدیگر زندگی کنند و چگونه می خواهند نگرانی های امنیتی خود را به صورت خاصی تعقیب کرده و نهایتاً مدیریت کنند. لذا سیستم به عنوان قلمرویی مبتنی بر اصل خودیاری توصیف می شود. که منجر به امنیت و حفظ بقای ملی می شود.

آنارشی اصل اساسی و لایتغیر حاکم بر روابط بین الملل است و تا وقتی حکومت جهانی تشکیل نشود؛ سیاست بین الملل یک حوزه آنارشیک باقی خواهند ماند.

2- دومین اصل عبارت است از متنوع و متفاوت بودن واحدها و مشخص بودن کارویژه های آن ها. تا زمانی که آنارشی حاکم است، واحدها و کارویژه های آن ها ثابت باقی می ماند.

 3- سومین اصل توزیع نابرابر توانایی بین واحدها تحت تأثیر فشارهای سیستمتیک است. توانایی ها را می توان از لحاظ جمعیت، سرزمین، منابع موجود کشور، توانایی های اقتصادی، قدرت نظامی و ثبات و صلاحیت سیاسی درجه بندی نمود.واحدهای دارای توانایی بیشتر، به قلمرو شکل می دهند. سیاست بین الملل یک حوزه کاملاً رقابتی نیست. حوزه ای است که بازیگران اصلی و دارای توانایی بیشتر عرصه را تنظیم می کنند و بقیه مجبورند در این عرصه فعالیت کنند.البته توزیع توانایی میان بازیگران قابل تغییر است. چنان که درتاریخ جدید تا جنگ جهانی دوم شاهد حضور پنج قدرت بزرگ بودیم. بعد از جنگ جهانی دوم دو ابرقدرت شوروی و امریکا جایگزین شدند. زیرا قدرت های بزرگی مانند بریتانیا و فرانسه متوجه شدند به سطح قدرت های مهم تنزل پیدا کرده اند. لذا باید خود را با جهانی متفاوت هماهنگ می کردند. و نهایتاً شاهد جهان تک قطبی هستیم.

والتز در کتاب «انسان، دولت و جنگ»، سه سطح تحلیل کلان( نظام بین الملل)، میانی(دولت) و خرد را مطرح نموده است و هر سه سطح را در شکل گیری جنگ مؤثر می داند. اگرچه سطح اول را علت آنی و سطح سوم را علت بنیادی می نامد.

واقع گرایان معتقدند که دستیابی به حداکثر قدرت، خواسته همه کشورها است که این ریشه در ذات بشر دارد. اما نوواقع گرایان به جای تلقی قدرت به عنوان غایتی فی نفسه آن را به چشم وسیله ای احتمالاً مفید می بینند که اگر دولت ها میزان بیش از حد کم یا بیش از حد زیادی از آن را در اختیار داشته باشند، دست به مخاطره جویی می زنند. ممکن است ضعف ما موجب حمله دشمن به ما شود. توانایی بیش از حد ما هم ممکن است سایر دولت ها را وادارد تا جنگ افزارهای بیشتری گرد آورند. لذا دولتمردان می کوشند میزان مناسبی از قدرت را در اختیار داشته باشند. در وضعیت های تعیین کننده نگرانی نهایی دولت ها قدرت نیست؛ بلکه امنیت است.

والتز از میان انواع توزیع قدرت، ساختار دوقطبی را با ثبات تر می داند. زیرا در سیستم دو قطبی، میزان وابستگی متقابل نظامی میان دو قطب پایین است و اختلاف آشکار قدرت میان دو ابرقدرت از یک سو و دیگران از سوی دیگر موجب می شود که هر یک از دو ابرقدرت به خود متکی باشند. اما در سیستم چندقطبی ائتلاف ها بر اساس منافع مشترک کوتاه مدت صورت می گیرد که بی ثبات است زیرا تعیین دوست و دشمن در آن دشوار می شود و تعداد هم آن قدر زیاد نیست که خیانت یکی به دیگر اعضای ائتلاف لطمه نزند. در نتیجه هیچ دولتی مطمئن نیست که کدام دولت تهدید کننده تر است چون ممکن است دوست به دشمن تبدیل شود.

والتز به منظور توصیف نظام تک قطبی جمله ای از یک کشیش فرانسوی که مشاور حاکمان زمان خویش بوده و در سال 1713 فوت کرده است؛ نقل می کند:« هرگز به یاد نمی آورم که کشوری که دارای قدرت عظیمی است، حتی برای یک مدت کوتاه رفتاری توأم با اعتدال و شکیبایی داشته باشد. والتز معتقد است دولت ها از تاریخ و تجارب سایر کشورها پند نمی گیرند. تاریخ به طور مکرر نشان داده است که کشورهایی که از قدرت عظیمی برخوردارند، از قدرتشان سوء استفاده کرده اند.

اهمیت تئوری والتز

کنت والتز به عنوان نظریه پرداز نوواقع گرایی، ضمن پذیرش اصول واقع گرایی مانند قدرت، منافع ملی، خودیاری و ... سه  سطح تحلیل را به منظور تبیین تحولات و ویژگی های نظام بین الملل در نظر گرفته است. بشر، دولت و خصوصیت آنارشیک سیستم بین الملل این سه سطح می باشند. به طور مشخص والتز در کتاب انسان، دولت و جنگ سه سطح یا سه تصویر ذکر شده را در وقوع جنگ مؤثر می داند. اما در کتاب نظریه سیاست بین الملل تأثیر ساختار بین الملل را به عنوان عامل تعیین کننده رفتار و اقدامات دولت ها بیان نموده است و دو تصویر نخست را تقلیل گرایانه می داند.

نقد نظریه والتز

1- نوواقع گرایی منکر تاریخ به عنوان فرآیند است. ساختارگرایی دو ویژگی دارد که یکی از آن ها ثبات مقوله های نظری است و دیگری این است که همه تحولات در چارچوب بسته و محدودی که مرزهایش را ساختار از پیش داده شده تعریف می کنند. نظریه والتز فاقد هر نوع تغییر ساختاری است. لذا نتوانسته فروپاشی نظام دو قطبی را به خوبی تبیین کند.

2- والتز به پویایی داخل دولت ها، پیچیدگی تصمیم گیری ها و چگونگی تأثیر تحولات اقتصادی و اجتماعی دولت ها بر شکل گیری دولت مدرن توجه ندارد.

3- در نوواقع گرایی مفهومی از قدرت اجتماعی که در ورا یا سازنده دولت ها و منافعشان باشد، وجود ندارد. هم چنین قدرت بر افکار و سایر وجوه روانشناختی و محاسبه ناپذیر قدرت در نظر گرفته نشده است.

4- این نظریه معتقد است که بازیگران سودجوی عقلایی وقتی بتوانند از ثمرات فعالیتی که دیگران در تعقیب اهداف جمعی می کنند بهره مند شوند؛ برای پیگیری آن اهداف به سازمان های بزرگ نخواهند پیوست. لذا احتمال ایجاد سازمان اجتماعی بعید است.

5- نوواقع گرایی سیاست را به آن جنبه هایی تقلیل می دهد که تنها در چارچوب کنش اقتصادی تحت محدودیت های ساختاری تفسیر پذیرند.

6- نولیبرال ها، بدبینی والتز نسبت به همکاری بین المللی، نقش حقوق و قواعد بین المللی و نهادهای بین المللی را مورد نقد قرار می دهند.

7- یکی از اصول نظربه والتز توزیع توانایی بین واحدها و تغییر توانایی ها می باشد، اما علت و چگونگی تغییر در میزان توانایی دولت ها در طول تاریخ بیان نشده است.

منابع

فارسی:

1- تیموری، امیر حسین.«رمز و راز سیاست بین الملل». آفتاب. ج4. شماره 31. آذر 1382

2- حاجی یوسفی، امیر محمد.«نظریه والتز و سیاست خارجی ایران: مطالعه مقایسه ای دوران جنگ سرد و پسا جنگ سرد». فصلنامه سیاست خارجی. ج 16. شماره 4. 1381

3- لینکلیتر، آندرو. نوواقع گرایی، نظریه انتقادی و مکتب برسازی، ترجمه علیرضا طیب، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی. 1386

4- مشیرزاده، حمیرا. تحول در نظریه های روابط بین الملل، تهران: سمت. 1386

انگلیسی:    

5- Griffiths, Martin. Fifty Key Thinkers in International Relations. London: London Rutledge. 1999



نظرات 3 + ارسال نظر
مقداد چهارشنبه 30 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 04:20 ب.ظ

کامنت گروه جندالله در وبلاگ القاعده:
انفجارهای قشنگی داری منم با انفجار زاهدان آپم.بهم سر بزن
:دی

اندیشه سبز یکشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 04:14 ب.ظ http://andishesabz.blogfa.com

سلام
ویلاگ زیبا و علمی داشتید. کاملاً علمی.
از آشنایی با شما خوشحالم.
من هم دانشجوی ارشد روابط بین الملل هستم

رحمانیان سه‌شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:53 ق.ظ http://www.intrelationsma.blogfa.com

سلام
با اجازه مطلب شما را با ذکر منبع در وبلاگ گذاشتم.
موفق باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد