مقالات و یادداشت های یک دانشجو

سیاسی_اجتماعی_فرهنگی

مقالات و یادداشت های یک دانشجو

سیاسی_اجتماعی_فرهنگی

مقاله: نقش حزب الله و مارونی ها در ساختار سیاسی لبنان

 نویسنده: مائده کریمی قهرودی

لبنان با حدود 5 میلیون نفر جمعیت کشوری است که دربرگیرنده طوایف مختلف می باشد. مارونی ها، ارتدوکس ها، کاتولیک ها (که شاخه های مسیحیت می باشند)، شیعیان، اهل سنت، دروزی ها(که گروه های مسلمان هستند)، ارمنی ها و اقلیت های متعدد دیگر جامعه لبنان را شکل داده اند.

مارونی های مسیحی در سال 690 میلادی به دلیل درگیری خونین با فرقه دیگری به نام یعقوبی ها، به مناطق شمالی لبنان مهاجرت کردند و به فعالیت های اقتصادی و اجتماعی پرداختند. اگرچه بعد از آن گروه های مختلفی در لبنان بر سر کار آمدند، اما با تبلیغات مارونی ها و اتحاد آن ها با سایر کشورها مانند رم و فرانسه نفوذ خود را نه تنها حفظ کردند، بلکه گسترش نیز دادند. چنان که با استقلال لبنان از استعمار فرانسه نیز مارونی ها مهم ترین گروه به شمار می روند.

حزب الله سابقه دیرینه مارونیت را در لبنان ندارد اما عواملی موجب اهمیت این گروه در لبنان گشته است. حزب الله تنها گروه است که با ابزار نظامی و انسانی از جنوب لبنان در مقابل حملات اسرائیل دفاع کرده است. این گروه که با اعتقادات اسلام شیعی و محور قرار دادن آموزه های انقلاب ایران و امام خمینی تاکنون توانسته به بسیج مردم برای مقابله بپردازد، از سال 1985 که به طور علنی اقدام به فعالیت کرده است، به تدریج قدرت و نفوذ بیشتری پیدا کرده است.



مقدمه

لبنان با حدود 5 میلیون نفر جمعیت کشوری است که دربرگیرنده طوایف مختلف می باشد. مارونی ها، ارتدوکس ها، کاتولیک ها (که شاخه های مسیحیت می باشند)، شیعیان، اهل سنت، دروزی ها(که گروه های مسلمان هستند)، ارمنی ها و اقلیت های متعدد دیگر جامعه لبنان را شکل داده اند.

مارونی های مسیحی در سال 690 میلادی به دلیل درگیری خونین با فرقه دیگری به نام یعقوبی ها، به مناطق شمالی لبنان مهاجرت کردند و به فعالیت های اقتصادی و اجتماعی پرداختند.[1] اگرچه بعد از آن گروه های مختلفی در لبنان بر سر کار آمدند، اما با تبلیغات مارونی ها و اتحاد آن ها با سایر کشورها مانند رم و فرانسه نفوذ خود را نه تنها حفظ کردند، بلکه گسترش نیز دادند. چنان که با استقلال لبنان از استعمار فرانسه نیز مارونی ها مهم ترین گروه به شمار می روند.

حزب الله سابقه دیرینه مارونیت را در لبنان ندارد اما عواملی موجب اهمیت این گروه در لبنان گشته است. حزب الله تنها گروه است که با ابزار نظامی و انسانی از جنوب لبنان در مقابل حملات اسرائیل دفاع کرده است. این گروه که با اعتقادات اسلام شیعی و محور قرار دادن آموزه های انقلاب ایران و امام خمینی تاکنون توانسته به بسیج مردم برای مقابله بپردازد، از سال 1985 که به طور علنی اقدام به فعالیت کرده است، به تدریج قدرت و نفوذ بیشتری پیدا کرده است.

لبنان کشوری کوچک با مساحت 10452 کیلومترمربع[2] مسائل مهمی را در اولویت های سیاست داخلی و خارجی خود دارد که در این میان دو گروه مارونی ها و حزب الله به دلیل نفوذ روزافزون بر قشر وسیعی از مردم، دیدگاه های متفاوت و گاه متضاد در عرصه داخلی و بین المللی و نقش مذهبی- سیاسی رهبران آن ها مورد توجه بیشتر می باشند. لذا در این پژوهش برآنیم ضمن معرفی آن ها نقش و میزان تأثیر آن ها را در مشکلات لبنان بررسی نماییم.

این پژوهش در  فصل سازماندهی شده است. فصل اول به معرفی تاریخچه، تشکیلات و عقاید حزب الله و فصل دوم به زمینه تاریخی و اعتقادات مارونی ها اختصاص داده شده است. در فصل سوم مشکلات لبنان و دیدگاه های هر دو گروه مورد بررسی می گردد. فصل چهارم بخش هایی از قانون اساسی لبنان که با موضوع مرتبط است، ذکر گردیده و در فصل پنجم میزان قدرت و اترگذاری حزب الله و مارونی ها در چارچوب قانون اساسی و خارج از آن تحلیل می شود. نهایتاً در فصل ششم نتیجه گیری نهایی ارائه می گردد.

فصل اول:

تاریخچه شکل گیری حزب الله

با حمله ارتش اسرائیل به لبنان در سال 1982، بدون هیچ مقاومتی از سوی گروه های فلسطینی و جنبش امل پایتخت به اشغال درآمد. تنها در مناطق خلده، دانشکده علوم و ضاحیه گروه هایی که خود را پیروان امام خمینی می نامیدند؛ مقاومت کردند.[3]

با مذاکرات یک هیئت پنج نفره از طرف رئیس جمهور لبنان با عنوان «هیئت نجات ملی»، «فیلیپ حبیب» سیاستمدار امریکایی که از مسیحیان عرب تبار بود و اسرائیل مقرر گردید تا آتش بس برقرار شده و مبارزان فلسطینی لبنان را ترک کنند.[4]

حضود نبیه بری( رهبر جنبش امل) در مذاکرات موجب نارضایتی شیعیان و جنبش امل گردید و برخی اعضای جنبش امل مانند ابوهشام(نائب رئیس امل) و سید ابراهیم امین السید و تعداد دیگری از آن جدا شدند و انقلاب اسلامی را راهنمای خود قرار دادند.[5]

پس از سقوط بیروت، نیروهای شیعه خود را به بعلبک رساندند. این گروه ها شامل گروه های اسلام گرای مستقر در بقاع شامل روحانیون، شخصیت های نظامی، دانشگاهی و انشعابیون از امل، جنبش امل به رهبری نبیه بری، مجلس اعلای شیعیان به رهبری شیخ محمد مهدی شمس الدین، روحانیون مستقل مانند علامه فضل الله و سیاستمداران رسمی شیعه حامی حکومت وقت لبنان بودند.[6]

با وجود همزمانی جنگ ایران و عراق با حمله اسرائیل به لبنان، ابتدا تعدادی از نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با هدف مشارکت مستقیم در جنگ به لبنان عزیمت کردند. اما با دستور امام مبنی بر بازگشت به کشور و در عین حال نیاز شیعیان لبنان به آموزش های عقیدتی و نظامی، گروه هایی از سپاه پاسدارن به طور پنهانی دوره های آموزش نظامی و عقیدتی برگزار نمودند. که همزمان انتقال افکار و دیدگاه های انقلاب اسلامی و امام خمینی نیز صورت گرفت.[7] با اقدامات سپاه پاسداران و سفیر ایران در دمشق کمیته نه نفره ای از گروه های مستقر در بعلبک تشکیل شد. که از میان آن ها شورای پنج نفره ای انتخاب گردید که به شورای لبنان نام گذاری شد. که این شورا به صورت غیر علنی فعالیت می کرد.[8] در ماه مه 1984 نام «حزب الله لبنان» توسط شورای لبنان انتخاب گردید و دفتر سیاسی حزب آغاز به کار کرد. [9]اما همچنان مخفیانه فعالیت می کرد.

با عقب نشینی اسرائیل از شهر صیدا، حزب الله طی یک گرهمایی رسمی در16 فوریه 1985 با صدور یک نامه سرگشاده، هویت، استراتژی و برنامه ایدئولوژیک خود را بیان کرد. حضور یک شورای متشکل از روحانیون در داخل ساختار حزب الله جایگاه روحانیون شیعه ای را که در سال 1982 حزب الله را پایه گذاری کرده بودند، مشخص ساخت. بدین ترتیب حزب الله از حالت صرفاً امنیتی و کاملاً محرمانه به وضعیت نیمه محرمانه تغییر یافت.[10]

مبانی اعتقادی

در 16 فوریه 1985 حزب الله در یک گردهمایی رسمی با صدور یک نامه سرگشاده استراتژی و برنامه ایدئولوژیک خود را برای اولین بار اعلام کرد. اهداف حزب الله در نامه سرگشاده عبارت است از: اخراج نهایی اسرائیل از لبنان، اخراج نهایی امریکا، فرانسه و هم پیمانان آن ها از لبنان، محاکمه عادلانه فالانژها برای جرایمی که با تحریک امریکا و اسرائیل در حق مسلمان و مسیحیان مرتکب شده اند و اعطای حق تعیین سرنوشت به ملت لبنان با آزادی کامل.[11] جنبش حزب الله مبانی اعتقادی و روش عملی خود را از اصول اسلام میگیرد. لذا ضرورت تحرک سیاسی همه طبقات مردم برای به دست گرفتن زمام امور کشور و عدم سلطه بیگانگان را ضروری می داند. همچنین جهاد علیه اشغالگران را واجب شرعی می داند. از این رو مبارزه با اسرائیل سرلوحه فعالیت حزب الله است.[12]

تشکیلات حزب الله

شورای رهبری مرکب از هفت نفر است که از طریق انتخابات داخلی برگزیده می شوند. در هر کنگره حزب برخی تغییرات در درون تشکیلات و سازماندهی حزب مانند طرح مناصب جدید یا انضمام برخی مناطق به یکدیگر مورد تصویب قرار می گیرد. اعضای حزب شورای رهبری را انتخاب می کنند و از درون آن دبیر کل جنبش تعیین می شود.

اعضای دفتر سیاسی حزب ده نفر می باشد. وظیفه تحلیل و بررسی مسائل سیاسی، برقراری ارتباط با احزاب و فعالیت های سیاسی در لبنان و ارائه آن به شورای قرار برای تصمیم گیری نهایی به عهده این دفتر است. شورای اجرایی نیز با 15 عضو، وظیفه تنظیم سیاست های کلی حزب را دارد. تهیه و تنظیم این سیاست ها را هیئت طرح و برنامه انجام می دهد که اعضای آن بیست نفرند.[13]

فصل دوم:

تاریخچه حضور مارونی ها در لبنان

مارونی ها از نژاد کنعانی و آرامی هستند که خود را پیرو قدیس مارون ناسک می دانند و تأکید دارند که به دست این قدیس یا شاگردان وی به مسیحیت گرویده اند. امپراتور بیزانس در سال 452م. دیر مارمارون را به وجود آورد. مارونی ها با تمرکز در پیرامون این دیر، به صورت نهاد کلیسایی درآمدند. [14]آنان با استناد به دکترین مونوتئیسم از کلیسای جهانی رم منشعب شدند و تحت نظارت پاتریاک انطاکیه و شرق قرار گرفتند.[15] اما این طایفه در قرن هفتم از کلیسای بیزانس جدا شدند.

مارون ها به دلیل اختلافات با یک فرقه نصرانی به نام یعقوبی ها، در سال 690 میلادی اجباراً از شام به مناطق جبل لبنان کوچ کردند. آن ها همگام با بازسازی روستاها، کلیساهایی برپا ساختند که کلیسای مارمارون یکی از آن ها است.[16]

در پی تلاش های فرانسه برای تشکیل یک دولت مسیحی در لبنان، در 1864 دول بزرگ اروپایی و عثمانی شورایی در لبنان تشکیل دادند که اعضای آن مرکب از 4 مارونی، 3 دروزی، 3 نفر از میان دو فرقه مسیحی یونانی، 1 سنی و 1و شیعه بودند. نظام استانداری به نفع طایفه مارونی بود. این نظام قدرت حاکم را در افراد مسیحی محصور کرد و به آن ها اختیارات اجرایی گسترده ای جهت حفظ نظام و امنیت و گرفتن مالیات و تعیین معاونان اداری و قضاوت و تشکیل شورای مرکزی و ریاست و اجرای احکام دادگاه ها داد. این نظام در نهایت موجب حاکمیت کلیسای مارونی و نفوذ آن ها در ساختار اجتماعی لبنان گردید.[17]

در اوایل قرن بیستم، با درخواست مسیحیان لبنانی از فرانسه مبنی بر استقلال لبنان، در سال 1920 این موضوع به واقعیت پیوست.  و در سال 1926 قانون اساسی لبنان بزرگ نوشته شد که موجب آن مقام ریاست جمهوری در اختیار مسیحیت سیاسی لبنان و به ویژه مارونی ها قرار گرفت و مسلمانان از حوزه قدرت سیاسی کنار گذاشته شدند.[18]

با پایان جنگ های داخلی با انعقاد پیمان طائف در سال 1989 به بهانه حضور مهاجران فلسطینی آغاز شده بود؛ ریاست جمهوری در دست مارونی ها باقی ماند و ریاست مجلس به شیعیان و نخست وزیری به اهل سنت داده شد.

نهادها و احزاب

1) بکرکی یا نهاد دینی رسمی مارونی های لبنان مرکز ثقل سیاسی، ملی ومنطقه ای مسیحیان این کشور را تشکیل می دهد. بکرکی در جنگ داخلی و حوادث دیگر نقش مهمی را در برگزاری نشست ها و مذاکرات ایفا کرده است.

 مار نصرالله پطرس صفیر، پتریک مارونی در برخوردها و اتفاقات میان گروه های مسیحی نقش مهمی داشته است.سیاست کلی بکرکی بر استقلال لبنان و همزیستی مذاهب و طوایف استوار است. وی بر مسائل سیاسی لبنان اهتمام فراوان دارد.[19]

2) شورای پتریکا و اسقف های کاتولیک: این شورا مرکب از مطران های کاتولیک، اسقف ها و وروسای مراکز رهبان های مسیحی است. در جلسات شورا که سالی یکبار در سال تشکیل می شود؛ سفیر واتیکان حضور می یابد و ریاست آن به عهده رهبر کلیسای مارونی است. این شورا برای بررسی اوضاع دینی طوایف مسیحی و اتخاذ مواضع سیاسی و اجتماعی نشست های دوره ای برپا می کند. مواضع شورا بیشتر درباره اتحاد مسیحیان، حفظ آزادی و استقلال لبنان، بازگشت مهاجران مسیحی به منطقه جبل و بسط نظام دموکراتیک، حفظ حقوق بشر و آزادی های عمومی است.[20]

3) احرار( میهن پرستان آزادی خواه)[21]: این حزب در 1958 توسط کمیل نمر شمعون تأسیس شد. گردانندگان آن جورج عقل، رضا وحید، محمد الفضل، هنری طرابلسی، جان حرب، شفیق ناصیف،  محمود عمار و قبلان عیسی الخوری بودند. مناطق فعالیت حزب بیشتر در جبل است. این حزب در جنگ داخلی برای حمایت از مسیحیان و آزادسازی لبنان از وجود بیگانگان با اسرائیل روابط سیاسی و نظامی داشت. اما اکنون به دلیل ضربات ناشی از جنگ داخلی بسیار ضعیف است.

این حزب با پیوستن لبنان به پیمان های که تعهدات سیاسی و نظامی برای این کشور به وجود آورد، مخالف است. همچنین به مبانی سکولاریسم و صلح فراگیر پایبند است و مخالف جریان های فرقه گرایی می باشد. احرار عربی بودن دولت لبنان را در حدی که از اتحادیه عرب و حضور سیاسی ودیپلماتیک تجاوز نکند، می پذیرد.

راه حل معضلات داخلی را خروج نیروهای بیگانه و تدوین قانون عادلانه ای می داند که شایسته ترین نمایندگان ملت به مجلس راه یابند.

4) التجمع للاجل الجمهوریه( تجمع برای جمهوری): البیر مخیبر موسس حزب معتقد است پیمان طائف با کاستن از از اختیارات رئیس جمهور و تفویض آن به نخست وزیر و رئیس مجلس عملاً سه کشور را دارای سه رئیس جمهور کرده است و از این رو با مفاد آن مخالف است.[22]

این حزب خواستار حقوق بشر و دموکراسی و همچنین خروج تمامی ارتش های بیگانه از جمله سوریه از لبنان و آزادکردن جنوب این کشور از دست رژیم صهیونیستی است. این تجمع با میشل عون، حزب احرار گروه ملی هم پیمان است.[23]

5) جریان میشل عون: این جریان با بی توجهی به نقش سوریه و امریکا در صحنه سیاسی لبنان، معتقد به نفوذ فرانسه در لبنان  بود. آزادسازی کشور از از ارتش های خارجی و تنظیم روابط با همسایگان و قرار دادن سوریه با اسرائیل در یک سطح و برقراری روابط متوازن میان لبنان و سوریه دیدگاه های میشل عون بود. بیلر دکاش، البیر مخیبر، ندیم لطیف، حکمت دیب و روژه اده از طرفداران این دیدگاه می باشند.[24] وی که با فشار سوریه مجبور به کناره گیری از ریاست جمهوری و تبعید به فرانسه شد، پس از بازگشت حزب آزاد ملی( التیار الوطنی الحر) را تأسیس کرد و مواضع ملایم تری نسبت به سوریه، ایران و حزب الله اتخاذ کرد. عدم فساد مالی و اقتصادی حزب الله و حمایت این جنبش از نامزدی عون برای ریاست جمهوری، موجب نزدیکی وی به حزب الله گردید.[25]

اکنون موضع گیری های او به این صورت است: کشتار غیرنظامیان توسط اسرائیل جنایت جنگی است. جنگ گسترده اسرائیل علیه لبنان در سال ...را نمی توان در واکنش به اسارت دو نظامی اسرائیلی توسط حزب الله دانست.از طریق گفتگو می توان جنبش حزب الله را در ارتش لبنان ادغام کرد، البته پیش از آن باید تمام زندانیان لبنان در بند اسرائیل و سرزمین های لبنان در اشغال اسرائیل آزاد شوند. حزب الله با رفتار خود اطمینان داده است که سلاح خود را نه در داخل، بلکه تنها در مقابل اسرائیل به کار می برد و با پایان یافتن منازعه اعراب واسرائیل، دلیلی برای بقای سلاح نزد حزب الله نخواهد بود.[26]

6) القوات اللبنانیه( نیروهای لبنانی): این حزب در 30 آگوست 1976 به عنوان شاخه نظامی حزب کتائب تأسیس شد و مسئولیت آن را درآغاز با ویلیام حاوی بود. با ترور وی، بشیر جمیل زمام حزب را به عهده گزفت که در سال 1983 دست به فاجعه صبرا و شتیلا زد که صدها فلسطینی در آن کشته شدند. با کشته شدن او، فادی افرام و سپس ایلی حقیبه جانشین وی شدند. تا این که سمیر جعجع طی کودتایی درون حزبی در سال 1986 قدرت را در دست گرفت.[27] جعجع در سال 1991 و بعد از پایان جنگ های داخلی، به اتهام ترور رشید کرامی، نخست وزیر اسبق لبنان به زندان افتاد اما در سال 2005 و بعد از عقب نشینی نیروهای سوریه از لبنان، مورد عفو قرار گرفت.

وی طرفدار ارتباطات سیاسی و امنیتی با اسرائیل و تقویت جایگاه نظامی خود با کمک اسرائیل و برخی کشورهای غربی است. همچنین  خواهان محکومیت ایران، حزب الله و سوریه در جنگ 33 روزه است. و بهتری راه حل برای حمایت لبنان در برابر تجاوزات اسرائیل را حضور نیروهای بین المللی در مرز با اسرائیل و همکاری آن ها با ارتش لبنان می داند.[28]

7) کتائب: این حزب در نوامبر 1936 توسط پیر جمیل تأسیس شد. اصول حزب بر استراتژی زندگی مشترک، تأکید بر قانون اساسی، پیمان طائف، تبعیت مراکز و موسسات بر قانون و مخالفت با تروئیکا استوار شده است. طرح لغو طایفه گری سیاسی را غیر قابل اجرا می داند و راه حل عدم بازگشت به جنگ داخلی ضرورت پی ریزی نهادهای دولت است.[29]

روابط با سوریه مبتنی بر مصالح امنیتی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سوریه است. چالش اعراب و اسرائیل در زمینه های اقتصادی خواهد بود. در جریان جنگ داخلی از جریان های معارض با اسلام و اعراب و طرفدار رابطه با اسرائیل بود. این حزب دو تن از مسئولان خود یعنی بشیر و امین جمیل را به ریاست جمهوری رساند.[30] امین جمیل از رهبران تأثیرگذار گروه 14 مارس می باشند. وی معتقد به خلع سلاح حزب الله و محدود شدن نفوذ ایران در لبنان است. وی اگرچه منکر پیروزی حزب الله در جنگ با اسرائیل نیست، اما معتقد است به وسیله مذاکره باید مسئله سلاح حزب الله حل شود. وی عمدتاً در چارچوب سیاست های امریکا و فرانسه عمل می کند.[31]

در سال 2005 دو ائتلاف مهم در لبنان شکل گرفت که از آن زمان بر تحولات داخلی و خارجی آن تأثیر گذار بوده اند. این دو ائتلاف با نام 8 مارس و 14 مارس می باشند.

ائتلاف 8 مارس، ائتلافی است که بعد از تظاهرات گسترده هشتم مارس 2005 برای مخالفت با خلع سلاح لبنان در بیروت شکل گرفت. اعضای این ائتلاف عبارتند از حزب الله به رهبری سید حسن نصرالله، حزب امل به رهبری نبیه بری و جنبش وطن پرستان سکولار به رهبری میشل عون که مارونی می باشد.

ائتلاف 14 مارس نیز پس از تظاهرات که در بیروت علیه سوریه در سال 2005 ترتیب داده شد، به وجود آمد این تظاهرات یک ماه پس از ترور رفیق حریری برگزار شد و آغاز انقلاب نارنجی نام گرفت که در نهایت منجر به خروج سوریه از لبنان بعد از بیست و نه سال شد.

این ائتلاف توسط سعد حریری رهبری می شود و از حمایت غربی ها برخوردار است. این حزب از سنی ها، دروزی ها و مسیحیان تشکیل شده است.[32]

فصل سوم:

دیدگاه های مارونی ها و حزب الله در مسائل مهم لبنان

کشور لبنان با مسائل متعددی روبرو می باشد که در استقلال و ثبات آن تأثیرگذارند. این مشکلات را در چند مورد می توان توضیح داد:

1- نظام طایفه ای و قبیله ای: طیف جمعیتی لبنان متنوع می باشد. وجود 16 طایفه اصلی و طایفه هایی دیگر تحت عنوان اقلیت ها (که مذاهبی مانند یهودیت را در بر می گیرد)هماهنگی در امور داخلی و خارجی را مشکل می نماید و اکثریت قاطعی برای تصمیم گیری نهایی وجود ندارد.

2- حضور نیروهای فلسطینی و سازمان آزادیبخش در لبنان: تعدادی از آن ها در سال های 1983-1970 از اردن اخراج شده و به جنوب لبنان پناه آوردند. این گروه ها دیدگاه های متفاوتی با سیاست لبنان دارند. و گاهی در مسائل داخلی دخالت می کنند.

3- نگاه فلسطینی ها و مسیحی ها به بیرون: در لبنان به علت گرایش های طایفه ای و دینی، ملیت کم رنگ است. مسیحیان مارونی با توجه به مسائل تاریخی خواهان حمایت فرانسه و هم چنین امریکا می باشند. در حالی که دیدگاه مسلمانان به سوی عربستان، مصر، سوریه و ایران است. حزب الله رابطه خود با ایران و سوریه را یک رابطه ایمانی می داند. هنگامی که کشورهای مذکور با یکدیگر اختلاف پیدا کنند، اوضاع داخلی لبنان نیز رو به وخامت می رود.[33]

4- اختلاف و برخوردهای نظامی با اسرائیل: حملات اسرائیل به جنوب لبنان، ضمن در بر داشتن تلفات اقتصادی، انسانی موجب بی ثباتی سیاسی داخلی و بین المللی می شود. چندگانگی میان گروه ها برای واکنش نسبت به این اقدامات و حل آن ها و فشارهای بین المللی، موجب شده حل مسائل داخلی به تأخیر بیفتد.

در زمینه موضوعات بیان شده، همواره اختلافات و اشتراکاتی میان حزب الله و مارونی ها وجود داشته که در سرنوشت لبنان موثر بوده است. مهم ترین اختلاف آن ها از دیدگاه های عقیدتی آن ها سرچشمه می گیرد. حزب الله  با الهام از انقلاب اسلامی ایران و امام خمینی و محوریت روحانیت خود را بخشی از امت اسلامی در جهان می داند. که با متجاوزان و اشغالگران تا نابودی نهایی آن ها مبارزه می کند، در حالی که مارونی ها با برنامه و حمایت فرانسه قدرت را در لبنان به دست گرفتند و هنوز نیز فرانسه در امور لبنان نقش دارد.

حزب الله ساخت طایفه ای لبنان را ساخته استعمار و جزئی از نقشه سیاسی برای مخالفت با اسلام می داند.[34] لذا  همیشه خواهان از بین رفتن سهمیه بندی قدرت بر اساس نظام طایفه ای بوده است. اما خصوصیت جامعه لبنان به همه ثابت کرده است که هیچ گروه و حزبی نمی تواند فراطایفه ای عمل کند. چرا که در نهایت مردم لبنان از گروه ها و شخصیت های متعلق به طایفه خود حمایت می کنند. در نتیجه حزب الله به دنبال آن است که ابتدا نیازها و محرومیت های شیعیان را رفع کند و به این ترتیب پشتیبانی آن ها را کسب نماید[35] و سپس با گروه های دیگر غیر از شیعیان ائتلاف نماید. به طوری که اصول و اعتقادات خود را رها نکند. در همین راستا جریان میشل عون که مسیحی مارونی می باشد، با شیعیان همراه شده است.

همان طور که گفته شد، اختلاف گروه ها در رابطه با کشورهای دیگر، سیاست خارجی و شکل گیری سیاست داخلی لبنان را با چالش مواجه ساخته است. حسن فضل الله نویسنده لبنانی هوادار حزب الله می گوید:« حزب الله به صورت یک نهضت مقاومت شروع به کار کرد، نه به صورت یک تشکیلات سیاسی که دارای بازوی نظامی باشد....»[36] این دیدگاه حزب الله هم ریشه در اعتقادات این گروه مبنی بر مخالفت با کشورهای اسلام ستیز دارد و هم به دلیل تجاوز رژیم صهیونیستی می باشد. سابقه حضور دولت هایی مانند امریکا و فرانسه در جنگ های میان اسرائیل و لبنان در حمایت از اسرائیل موجب شده، حزب الله همواره نسبت به آن ها موضع مخالفت داشته باشد. به طوری که سید حسن نصرالله شکست اسرائیل در جنگ 33 روزه را شکست امریکایی می داند. بنابراین حزب الله متمایل به دولی می باشد که رژیم اسرائیل را نامشروع تلقی می کنند و خواهان استقلال در برقراری نظم و ثبات داخلی مسلمانان می باشد. روابطه حسنه ایران و سوریه با حزب الله در این راستا برقرار شده است. که البته بسیاری با روابط و کمک های خارج از چارچوب رسمی دولت لبنان مخالفند.

مارونی ها با فرمان فرانسوی ها در 1920 لبنان بزرگ را تشکیل دادند و فرانسوی ها خود را پدرخوانده استقلال مارونی ها نامیدند.[37] حاکمیت سیاسی لبنان تحت قیومیت فرانسه تا آغاز جنگ دوم ادامه داشت که با شکست فرانسه در جنگ، لبنان در سال 1941 استقلال یافت. پس از آن نیز  در میثاق ملی میان مسلمانان و مارونی ها مقرر شد مارونی ها از درخواست خود برای برخورداری دائمی از حمایت غرب و به ویژه فرانسه خودداری کنند.[38] اما به دلیل ریشه عمیق تاریخی و همچنین به منظور کاهش قدرت مسلمانان به ویژه گروه های تحت حمایت ایران هم چنان شاهد رابطه مارونی ها و فرانسه، امریکا، ایتالیا می باشیم.

در برخی موارد دولت های پشتیبان کارکرد یکسانی را دنبال می کنند. برای مثال لبنان حدود 40 میلیارد دلار بدهی دارد. همچنین جنگ با اسرائیل خسارات مالی به دنبال داشته است. در این شرایط دولت های ایران، قطر، عربستان، کشورها ی عربی خلیج فارس، اروپایی و امریکا کمک های خود را سرازیر کرده اند.[39] البته آن ها میزان کمک و اهداف آن ها متفاوت است. ایران برای توسعه حزب الله و نسپردن یکسره لبنان به گروه های مخالف و امریکا برای سراپانگه داشتن لبنان و عدم قدرت گیری روزافزون ایران در منطقه کمک های اقتصادی و سیاسی خود را روانه می نمایند.

نقش سوریه در لبنان وسیع تر بوده است. سوریه از سال 1976 و به ویژه 1993 در امور سیاسی، امنیتی و اقتصادی لبنان دخالت داشته است.[40]و از طریق تأثیر گذاری بر طوایف و احزاب ایفای نقش می کند. مارونی ها مخالف حضور نظامی سوریه در لبنان بودند. زیرا هم موجب دخالت مستقیم و غیر مستقیم یک کشور خارجی در امور داخلی لبنان می گشت، هم این که گرایش سوریه به ناسیونالیسم عربی با این دیدگاه مارونی ها که خود را برتر از سوریه و سایر کشورهای عربی می دانستند[41] و مخالف تغییر ترکیب قدرت به سود مسلمانان بودند، در تناقض قرار داشت.

با خروج نیروهای سوریه در سال 2005 این موضوع مورد اختلاف حل و فصل گردید. اما سوریه همچنان به حمایت از مقاومت لبنان ادامه می دهد و به همین جهت هنوز هم میان مارونی ها و حزب الله در مورد سوریه اختلاف وجود دارد.

از آن جا که سیاست های ایران و سوریه با غرب متفاوت است، نتیجه آن در داخل لبنان بروز می کند و هر چه گروه ها و احزاب بیشتر به خارج گرایش داشته باشند و به آن ها اجازه دخالت فراتر از میزان معمول و تصریح شده در حقوق بین الملل داده شود امکان ایجاد چالش بیشتر است.

مسئله دیگر حضور نیروهای فلسطینی می باشد حدود 300 تا400 هزار فلسطینی در لبنان ساکن می باشند. مسلمانان و مارونی ها بر بازگشت فلسطینی ها اتفاق نظر دارند، اما اسرائیل از بازگشت آن ها ممانعت می کند.[42] از آن جا که حضور فلسطینی ها امتیازاتی برای اهل سنت دارد، مارونی ها بر خروج آن ها تأکید بیشتر دارند.

بعد از پیروزی حزب الله در جنگ های متعدد با اسرائیل، فعالیت آن ها توسط گروه های مختلف جامعه قابل ستایش است. البته در این میان تلاش های سوریه نیز نباید نادیده گرفته شود.

با این وجود گروه های مخالف 8مارس به ویژه مارونی ها معتقدند حزب الله باید سلاح های خود را تحویل بدهد. نخست وزیر و دولت به شیوه دیپلماتیک مسائل را حل خواهند کرد.[43] تنها ارتش قانونی لبنان باید اسلحه داشته باشد و ارتش با کمک نیروهای بین المللی از لبنان دفاع کند. آن ها معتقدند ایران نباید به حزب الله کمک نظامی کند و نفوذ ایران در لبنان کاهش یابد.

علاوه بر موارد ذکر شده، تعارض در موضوعات دیگر نیز وجود دارد که می توان به موارد زیر اشاره کرد:

طرح تنظیم قانون احزاب، اهتمام به بخش خدمات و حاشیه قرار گرفتن دو بخش صنعت و کشاورزی، اسراف در هزینه های دولتی، فقدان قوانین مناسب در انتخابات شهرداری ها، دریافت دیون بدون مطالعه کافی و سرازیر شدن کارگران خارجی به کشور.[44]

نکته مهم این است که همان طور که بیان شد، حزب الله متوجه شد به تنهایی قادر نیست طوایف گوناگون لبنان را با خود همراه کند. لذا با جنبش امل(شیعه) و جریان میشل عون که مارونی است، ائتلاف کرد. بنابراین دیدگاه جریان میشل عون از سایر مارونی ها متمایز می باشد. وی که با فشار سوریه مجبور به تبعید به فرانسه شده بود، بعد از بازگشت حزب جریان آزاد ملی را تأسیس کرد و مبارزه با فساد را آغاز کرد. به اعتقاد وی تنها گروه عاری از فساد حزب الله و رهبران آن می باشد. علاوه بر این اختلافات وی با گروه 14 مارس نیز موجب نزدیکی او به حزب الله و حمایت از آن در جنگ 33 روزه گردید.[45]

میشل عون معتقد است که حزب الله ثابت کرده است سلاح های خود را در داخل به کار نمی برد و تنها برای مقاومت در مقابل اسرائیل است. هرگاه منازعه اعراب و اسرائیل پایان یابد، دلیلی بری بقای سلاح نزد حزب الله نخواهد بود.[46]

اما اکثر مارونی ها در طیف مقابل حزب الله قرار دارند که اکنون در قالب گروه 14 مارس می باشند.

ضمن آگاهی از تعارضات میان مارونی ها و حزب الله اکنون باید این مسئله مورد بررسی قرار گیرد که هر گروه در ساختار سیاسی لبنان تا چه میزان از نفوذ و اختیارات برخوردارند. به این منظور ابتدا برخی از  مواد قانون اساسی لبنان که در این ارتباط باشد، بیان نموده و سپس در عرصه واقعی سیاست موضوع را تحلیل می نماییم.

فصل چهارم:

ساختار سیاسی لبنان بر پایه قانون اساسی

ساخت سیاسی لبنان بر اساس قانون اساسی و میثاق ملی شکل می گیرد.[47] میثاق ملی سندی غیر مدون است که در سال 1943 بین بشاره الخوری اولین رئیس جمهور لبنان پس از استقلال و ریاض الصلح اولین نخست وزیر منعقد شد. اولی مسیحی مارونی و دومی ملی گرای سنی پان عربیست بود.[48]

این میثاق لبنان را کشوری مستقل، بی طرف و دارای حاکمیت تعریف می کرد . مقرر می داشت که مارونی ها خواستار حمایت غربی ها و مسلمانان و به خصوص سنی ها خواستار پیوستن به یک موجودیت عرب بزرگتر نباشند.[49] بر اساس آن مقام ریاست جمهوری از آن مارونی ها، نخست وزیری برای مسلمانان سنی و ریاست مجلس از  آن شیعیان می باشد. کرسی های نمایندگی مجلس نیز به طور مساوی میان مسیحیان و مسلمانان تقسیم می گردد.[50]

در قانون اساسی لبنان آمده است نظام حکومتی در لبنان جمهوری دموکراتیک است که بر مبنای تفکیک قوا، توازن و همکاری میان استوار است.[51]

قوه مقننه که اعضای آن هر چهار سال یکبار انتخاب می شوند، به تساوی میان مسلمانان و مسیحیان تقسیم می شود. نمایندگان، علاوه بر تعیین ریاست مجلس برای یک دوره چهارساله، وظیفه انتخاب رئیس جمهور به مدت شش سال با دوسوم آرا و دادن رای اعتماد به نخست وزیر را دارد. هیئت دولت را رئیس جمهور با همکاری نخست وزیر و مشورت غیر الزامی رئیس مجلس تشکیل می دهد. در صورتی که دولت نسبت به تعهدات خود نسبت به مجلس عمل نکند یا خلاف منافع ملی عمل کند، مجلس می تواند رای عدم اعتماد به دولت بدهد. شمار اعضای مجلس 128 نفر است.[52]

قوه قضائیه همه دادگاه ها را در تمامی سطوح در بر می گیرد. قضات در ادای وظایف خود مستقل اند و تمامی احکامی که را که دادگاه ها اعلام می کنند به اجرا می گذارند. شورای دادگستری بر مبنای ماده 80 قانون اساسی برای محاکمه روسای سه قوه و وزراست. این شوره مرکب از 7 نماینده و 8 قاضی است ریاست این شورا را قاضی عالی رتبه بر عهده دارد.[53]

قوه مجریه هیئت وزیران است. دولت تعیین سیاست های کلی در تمامی زمینه ها، نظارت بر اجرای قوانین، تعیین کارکنان در نهاد های رسمی و دیگر صلاحیت هایی را به عهده دارد که در قانون پیش بینی شده است. رئیس جمهور رئیس حکومت و نماد وحدت کشور است. شورای عالی دفاع و  فرماندهی کل نیروهای مسلح را بر عهده دارد رئیس جمهور در دور نخست با اکثریت دوسوم آرا توسط نمایندگان مجلس و در دورهای بعد با اکثریت مطلق انتخاب می شود.[54] توشیح حکم نخست وزیر، درخواست از نخست وزیر برای انحلال پارلمان، صدور احکام پس از انجام مشورت های لازم، دریافت استوارنامه های سفرا و مسئولیت بستن قراردادها با هماهنگی نخست وزیر و انتصاب کارکنان دولت را می توان در شمار وظایف رئیس جمهور دانست.[55]

وزارت کشور بر قسمت های مربوط به امنیت داخلی دولت و کشور و اداره انتخابات مجلس نمایندگان و شهرداری ها نظارت دارد و در مقایسه با دیگر وزارت خانه ها از اهمیت بالایی برخوردار است.

وزارت خارجه طراح سیاست خارجی لبنان و تنظیم کننده روابط این کشور با همسایگان و کشورهای دور و نزدیک است.

وزارت دفاع اتخاذ تصمیمات اساسی در ابعاد سیاسی، نظامی و امنیتی در دست دولت و عملاً در دست ستاد ارتش، سورای عالی دفاع و فرمانده ارتش می باشد. سوریه نیز در این نوع تصمیمات دخالت دارد.[56]

فصل پنجم:

نقش مارونی ها و حزب الله در ساختار سیاسی لبنان

در ساختار سیاسی لبنان اگرچه سه طایفه مهم مارونی ها، شیعیان و سنی ها به ترتیب عهده دار مقامات تأثیر گذار مملکتی یعنی ریاست جمهوری، ریاست مجلس و نخست وزیری هستند، اما با نگاهی به قانون اساسی لبنان متوجه می شویم ریاست جمهوری نماد کشور لبنان است و دارای اختیارات گسترده تری در حوزه اجرایی،  دفاعی و قضایی[57] کشور می باشد. در تعیین رئیس جمهور اگرچه مجلس نقش نهایی را دارد اما عملاٌ تأثیرگذاری نیروهای دیگر را نیز شاهد هستیم. نصرالله صفیر اسقف اعظم مارونی یک مقام مذهبی است اما با حمایت کشورهای فرانسه، ایتالیا و اسپانیا کاندیداهای ریاست جمهوری را تعیین می کند. لذا به دلیل اختلافات میان مسیحیان برای ریاست جمهوری هر یک سعی می کنند حمایت صفیر را جلب کنند.[58]

در 15 سال گذشته صفیر علاوه بر نقش مذهبی، نقش سیاسی نیز ایفا کرده است. ورود نیروهای سیاسی مسیحی به صحنه انتخابات پس از عقب نشینی نظامی سوریه از لبنان و بازگشت میشل عون از تبعید از فرانسه رهبری سیاسی مسیحیان را دستخوش رقابت کرد و به علت موضع گیری سیاسی صفیر در فرآیند انتخابات ، میشل عون در برابر او موضع گرفت و این موجب شکاف میان مسیحیان گردید.[59]

دومین مقام مهم نخست وزیر است که رئیس دولت و رئیس هیأت وزیران می باشد. تصمیمات در مسائل به صورت توافقی و در غیر این صورت با اکثریت آرا اتخاذ می گردد. در موضوعات مهم دوسوم آرا برای تصویب ضروری می باشد. این موضوعات عبارتند از بازنگری قانون اساسی، اعلان جنگ و صلح، اعلان بسیج عمومی، توافق نامه ها و عهدنامه های بین المللی، بودجه کل کشور، برنامه های توسعه فراگیر، انحلال مجلس نمایندگان، برکناری وزیران، تجدیدنظر در تقسیمات اداری.[60]

درانتخاب وزیران رئیس جمهور و نخست وزیر نقش دارند. نخست وزیر سنی به طیف مارونی ها گرایش دارد، زیرا سنی ها به سوی کشورهایی مانند عربستان و مصر تمایل دارند که آن ها نیز با دیدگاه های عقیدتی و گرایشات حزب الله موافق  نیستند. و حامی دولت های غربی می باشند. لذا اکثر وزیران در طیف مقابل حزب الله قرار می گیرند و در نتیجه اتخاذ تصمیمات در جهت خواسته های مارونی ها می باشد. حزب الله برای حل این موضوع به سود خود خواستار یک سوم ضامن می باشد. یعنی یک سوم به اضافه یک کرسی وزارت از گروهی باشد که حائز اکثریت آرا درانتخابات پارلمان نشده است. در صورت پذیرش این مسئله در صورتی که تصمیمات دولت خلاف نظر حزب الله و حامیان آن باشد، می توانند جلوی آن را بگیرند، اما این موضوع مورد موافقت قرار نگرفته است.

مجلس رکن دیگر کشور لبنان است که از حق پیشنهاد قانون برخوردار است. این قوانین و هم چنین قوانین پیشنهادی هیأت وزیران باید به تصویب مجلس برسد. از دیگر وظایف مجلس انتخاب رئیس جمهور است.

مجلس به تساوی میان مسیحیان و مسلمانان تقسیم می شود. که از میان مسلمانان 28 شیعه و از میان مسیحیان 34 مارونی وجود دارد. حزب الله بخش کوچکی از شیعیان در پارلمان می باشد. اگر بر این تقسیم بندی ها توجه شود بدون تردید نفوذ مارونی ها بسیار بیشتر می باشد و آن چه که از دیدگاه آن ها منافع ملی به شمار می رود، توسعه می یابد. لذا حزب الله با تشکیل ائتلاف با گروه های دیگر سعی در توازن مجلس دارد. هرچند که مارونی ها نیز در مقابل با سایر مسیحیان و سنی ها ائتلاف کرده اند. و با توجه به نفوذ آن ها در لبنان هم چنان اکثریت را در دست دارند.

بر اساس آخرین سرشماری جمعیت لبنان در سال 1932، 29 درصد را مارونی ها و 20 درصد را شیعیان تشکیل می دادند. از آن به بعد آمارگیری رسمی صورت نگرفته است. در حال حاضر به توجه به اسناد و مدارک موجود این ادعا مطرح است که شیعیان در اکثریتند و یکی از دلایل آن بالا بودن نسبت زاد و ولد در آن ها است. طبق آمار جمعیت شیعیان هر 20 سال یکبار دو برابر می شود، اما جمعیت مارونی ها در دو دهه بیش از 40 درصد اضافه نمی شود.[61]

در این راستا عده ای معتقدند باید سهم شیعیان در مجلس افزایش یابد و شاید به همین علت نیز سرشماری دیگری صورت نگرفته است.

علاوه بر نهادهای رسمی و حکومتی، ابزارهای دیگری برای تأثیر گذاری در سیاست وجود دارند که برخی از آن ها عبارتند از: دانشگاه، مطبوعات، رادیو و تلویزیون.

مبلغین اروپایی با هدف آموزش و پرورش افراد نمونه، برای تصاحب پست های کلیدی در لبنان و سایر کشورهای منطقه، مراکز آموزشی متعددی را بنیان گذاشتند. که دانشگاه امریکایی بیروت توسط امریکا و دانشگاه قدیس یوسف توسط فرانسه از این جمله می باشند.

در حال حاضر آموزش عالی لبنان متشکل از نه دانشگاه رسمی می باشد که تنها دانشگاه اسلامی بیروت، دانشگاه شیعی می باشد. دو دانشگاه ماهیت دینی مارونی دارد. سایر دانشگاه ها نیز به گرایشات مارونی تمایل نزدیک تری دارند.[62]

در لبنان مطبوعات را به علت تأثیر شگرف بر افکار عمومی می توان پس از قوه مقننه، مجریه و قضائیه رکن چهارم محسوب کرد. در قانون مطبوعات لبنان، آزادی نشر کاملاً رعایت شده است. نشریه هفتگی العهد و مجله البلاد متعلق به حزب الله می باشند.[63] اما اکثر روزنامه ها و نشریان متعلق به مسیحیان می باشد.

لبنان تنها یک شبکه سراسری تلویزیون وابسته به دولت دارد و بقیه شبکه ها در مالکیت خصوصی افراد است. تلویزیون المنار متعلق به حزب الله است و در میان فرستنده های رادیویی نیز صدای نور در مالکیت این گروه می باشد. مسیحیان شبکه های متعدد رادیویی و تلویزیونی دارند.[64]

فصل ششم:

نتیجه گیری

لبنان کشوری است که به دلیل تنوع جمعیتی، مشکلات اقتصادی، دخالت کشورهای خارجی در امور آن و منازعه با اسرائیل با موانع بسیاری روبرو است. مارونی ها به دلیل ریشه تاریخی برای تشکیل این کشور و در دست داشتن سمت های مهم  همواره در مسائل داخلی و خارجی لبنان نفوذ داشته اند.

در لبنان سران سه قوه، پارلمان لبنان، احزاب و شخصیت ها و روابط ویژه آنها با کشورهای خارجی و مراجع مذهبی در شکل گیری سیاست خارجی آن موثر می باشند. البته مسائل داخلی لبنان نیز مانند حضور فلسطینی ها یا مسائل اقتصادی با سیاست خارجی آن در ارتباط می باشد.

مارونی ها پست ریاست جمهوری، 34 کرسی پارلمان در مقابل 28 کرسی حزب الله را در اختیار دارند. رئیس قوه قضائیه را رئیس جمهور تعیین می نماید. نصرالله صفیر اسقف اعظم مارونی نقش مذهبی و سیاسی ایفا می کند به گونه ای که حتی مارونی های مخالف وی نیز احترام ویژه ای برای او قائلند. سمت های دفاعی و نظامی عمدتاً در دست مارونی ها می باشد.

هم چنین بخش عمده دانشگاه ها، مطبوعات و رسانه ها متعلق به این گروه می باشد. حمایت دولت های امریکا وفرانسه نیز بر قدرت آن ها افزوده است.

حزب الله نیز با در اختیار داشتن مقام ریاست مجلس، 28 کرسی پارلمان و برخی شخصیتهای با نفوذ مانند حسن نصرالله سعی در ترویج و گسترش دیدگاه های خود دارد. حزب الله اگرچه به دلیل مقاومت در برابر اسرائیل قابل تقدیر بوده است، اما واقف است که به تنهایی در جامعه متنوع لبنان به اهداف نهایی خود نخواهد رسید. تلاش های امریکا در حمایت از اسرائیل و در عین حال حفظ لبنان در جهت منافع خود با  روی کار ماندن مارونی ها از جمله موانع برای حزب الله می باشند.

گروه 8 مارس متشکل از حزب الله، حزب امل و حزب آزاد ملی به رهبری میشل عون مارونی زمینه را برای دستیابی حزب الله به آن چه که منافع ملی لبنان و اسلام می داند نزدیکتر ساخته است. در عین حال در طرف مقابل نیز اکثریت مارونی ها با سنی ها و برخی شیعیان ائتلاف نموده اند. و هنوز هم پست های کلیدی را دست دارند. به هر حال اکنون تفکیک کامل میان مارونی ها و حزب الله وجود ندارد و برخی از طوایف مارونی به دیدگاه های حزب الله نزدیک شده اند.

نتیجه نهایی ان که هنوز هم در بسیاری از مسائل و مشکلات کشور لبنان تصمیمم نهایی مطابق دیدگاه اکثریت مارونی ها شکل می گیرد. زیرا علی رغم درخواست حزب الله برای در اختیار داشتن یک سوم ضامن در هیئت وزیران به منظور وتو کردن تصمیمات این امر محقق نشده است. دولت لبنان با حفظ نظام طایفه ای، در طراحی سیاست های خارجی متمایل به امریکا و فرانسه است و کمک های مالی و اقتصادی را نیز عمدتاً از سوی این کشورها می پذیرد. مشکلات اقتصادی، ترمیم خرابی ها و وام های سنگین نیاز این کشور را برای همکاری با دولت های غربی می افزاید.

 فشار نیروهای دولتی به منظور خلع سلاح نیروهای حزب الله حائز اهمیت است. اگرچه به دلایلی مانند مشروعیت حزب الله در میان مردم، رهبری مذهبی-سیاسی آن و پیروزی های حزب الله در مقابله با اسرائیل و استمرار تهدید اسرائیل خواسته آن ها عملی نشده است.

منابع

1- اسداللهی، مسعود. از مقاومت تا پیروزی؛ تاریخچه حزب الله لبنان79-1361، تهران: موسسه مطالعات و تحقیقات اندیشه سازان نور. سال 1379

2- اسداللهی، مسعود. جنبش حزب الله لبنان؛ گذشته و حال، تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردی. زمستان 1382

3- محمدی، هادی. «گزارش: ملاحظات کاربردی درباره مسیحیان لبنان در جنگ رژیم صهیونیستی علیه حزب الله». فصلنامه مطالعات منطقه ای؛ جهان اسلام. سال هفتم. شماره های 26و 27. تابستان و پاییز 1385

4- مرکز الاستشارات و البحوث. لبنان تاریخ، جامعه و سیاست(1976-1976)، ترجمه موسسه مطالعات اندیشه سازان نور، تهران: موسسه مطالعات اندیشه سازان نور. 1388

5- میرزاآقایی، محمد حسین. بازیگران مسیحیت سیاسی در لبنان، تهران: نشر شهر. 1386

6- --------، قانون اساسی لبنان، تهران: معاونت پژوهش ، تدوین و تنقیح قوانین قوانین و مقررات. زمستان 1380

مصاحبه

1- مصاحبه با دهقانی، رئیس گروه مطالعات خاورمیانه و خلیج فارس دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه. تهران: 31 خرداد 1388

2- مصاحبه با کربلایی، رئیس دفتر حزب الله در تهران. تهران: 25 خرداد 1388

منابع اینترنتی

1- www.bia2ma.com/shownews-6268.html

2- www.hamshrionline.ir/News/?id=8696

3- www.magiran.com/npview.asp?ID=1522501



1- محمد حسین میرزاآقایی، بازیگران مسیحیت سیاسی در لبنان.(تهران:نشر شهر،1386)،چاپ اول،صص49-50

2- مرکز الاستشارات و البحوث، لبنان تاریخ، جامعه و سیاست(1976-1976)، ترجمه موسسه مطالعات اندیشه سازان نور.( تهران: موسسه مطالعات اندیشه سازان نور، 1388)، چاپ اول، ص7

۳- نگاه کنید به: مسعود اسداللهی، از مقاومت تا پیروزی؛ تاریخچه حزب الله لبنان1379-1361.( تهران: موسسه مطالعات اندیشه سازان نور،1379)، چاپ اول، صص55-53

۴- همان، صص57-56

۵- همان، صص59-57

۶- همان، ص60

۷- همان، صص65-63

۸- همان، صص68-67

۹- همان، صص71-70

۱۰- نگاه کنید به: همان، صص103-100

۱۱- همان، ص198

۱۲- مرکز الاستشارات و البحوث، پیشین، ص102

۱۳- همان،ص103

۱۴- محمد حسین میرزا آقایی، پیشین، ص49

۱۵- مرکز الاستشارات و البحوث، پیشین، ص184

۱۶- نگاه کنید به: محمد حسین میرزا آقایی، پیشین، ص50

۱۷- نگاه کنید به: همان، صص58-57

۱۸- همان، صص59-58

۱۹- مرکز الاستشارات و البحوث، پیشین، صص186-185

۲۰- همان، صص187-186

۲۱- برای آگاهی بیشتر مراجعه کنید به: مرکز الاستشارات و البحوث، پیشین، صص188-187

۲۲- همان، صص189-188

۲۳- همان، ص189

۲۴- همان ، ص190

۲۵- هادی محمدی، «گزارش: ملاحظات کاربردی درباره مسیحیان لبنان در جنگ رژیم صهیونیستی علیه حزب الله»، فصلنامه مطالعات منطقه ای؛ جهان اسلام، سال 7، شماره های 26و27(تابستان و پاییز 1385)،ص214

۲۶- همان، ص215

۲۷- مرکز الاستشارات و البحوث، پیشین، ص191

۲۸- هادی محمدی، پیشین، ص212

۲۹- مرکز الاستشارات و البحوث، پیشین، صص195-193

۳۰- همان، صص199-198

۳۱- هادی محمدی، پیشین، صص210-209

۳2- www.bia2ma.com/shownews-6268.html, 25 خرداد1388

۳۳- مصاحبه با دهقانی، رئیس گروه مطالعات خلیج فارس و خاورمیانه دفتر سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه.( تهران:  31 خرداد 1388)

۳۴- مسعود اسداللهی، جنبش حرب الله لبنان؛ گذشته و حال.( تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردی، 1382)، چاپ اول، ص125

۳۵- همان، ص239

۳۶- همان، صص137-136

۳۷- محمد حسین میرزا آقایی، پیشین، ص59

۳۸- همان، ص36

۳۹- مصاحبه با دهقانی، رئیس گروه مطالعات خاورمیانه و خلیج فارس دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه.( تهران: 31 خرداد 1388)

۴۰- مرکز الاستشارات و البحوث، پیشین، ص68

۴۱- همان، ص93

۴۲- مصاحبه با دهقانی، رئیس گروه مطالعات خاورمیانه و خلیج فارس دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه.( تهران: 31 خرداد 1388)

۴۳- مصاحبه با کربلایی، رئیس دفتر حزب الله در تهران.( تهران: 25 خرداد 1388)

۴۴- مرکز الاستشارات و البحوث، پیشین، ص285

۴۵- هادی محمدی، پیشین،ص214

۴۶- همان، ص215

۴۷- محمد حسین میرزا آقایی، پیشین، ص32

۴۸- مرکز الاستشارات و البحوث، پیشین، ص38

۴۹- همان، ص38

۵۰- نگاه کنید به: محمد حسین میرزاآقایی، پیشین، ص33

۵۱- مرکز الاستشارات و البحوث، پیشین، ص39

۵۲- همان، صص40-39

۵۳- همان، ص44

۵۴------، قانون اساسی لبنان.(تهران: معاونت پژوهش، تدوین و تنقیح قوانین و مقررات کشور،1380)، چاپ اول، ص49

۵۵- مرکز الاستشارات و البحوث، پیشین، ص45

۵۶- همان، صص53-52

۵۷- رئیس جمهور، رئیس قوه قضائیه را تعیین می کند.

۵۸- www.magiran.com/npview.asp?ID=1522507,10خرداد1388

۵۹- www.hamshrionline.ir/News/?id=8696, 16خرداد1388

۶۰- -------------، قانون اساسی لبنان، ص64

۶۱- مرکز الاستشارات و البحوث، پیشین، صص16-15

۶۲- محمد حسین میرزا آقایی، پیشین، صص137-136

۶۳- مسعود اسد اللهی، جنبش حزب الله لبنان؛ گذشته و حال، پیشین، ص165

۶۴- محمد حسین میرزاآقایی، پیشین، صص140-138

نظرات 2 + ارسال نظر
رضا اسمخانی سه‌شنبه 8 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 12:37 ب.ظ http://www.esmkhani.blogfa.com

سلام.تبریک میگم راه اندازی وبلاگ جدیدتون رو.امیدوارم بتونید افکارتون رو به خوبی از طریق این وبلاگ منتشر کنید.موفق باشید

میثم یکشنبه 19 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 12:58 ق.ظ

استفاده کردم
ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد